جزییات تازه از ساخت سریال"موچین"
تاریخ انتشار: ۲۸ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۷۳۱۰۷
حسین تبریزی کارگردان «موچین» درباره دریافت مجوز این سریال شبکه نمایش خانگی از معاونت فضای مجازی صداوسیما بهجای وزارت ارشاد و نیز فرآیند تولید این سریال توضیحاتی ارائه کرد. ناطقان: حسین تبریزی کارگردان «موچین» که این سریال را با مجوز معاونت فضای مجازی صداوسیما در شبکه نمایش خانگی عرضه کرده است، درباره تفاوت فرآیند دریافت مجوز تولید سریال خانگی از صداوسیما به جای وزارت ارشاد به خبرنگار مهر بیان کرد: من یک فیلمساز هستم و با معیارهای هر نهاد و مرجعی که برای ما مجوز صادر میکند، اثرم را میسازم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این کارگردان درباره تفاوت نظارت معاونت فضای مجازی صداوسیما با وزارت ارشاد و آنچه که در خروجی کارش دیده میشود، گفت: «موچین» اولین سریالی است که از صداوسیما مجوز گرفته است. با این حال من خودم سالهاست در تلویزیون کار میکنم و اگر این مجوز را ارشاد میداد، باز هم خروجی کارم و معیارهایم همین بود که در سریال دیده شده است. خودم برای خودم ملاکهایی در زمینه حجاب بازیگران و یا اصول فیلمسازی دارم که همیشه آنها را رعایت میکنم.
تلویزیون سختگیرانهتر برخورد میکند
وی که سابقه ساخت چندین تلهفیلم و سریال در تلویزیون را داشته است، درباره سازوکار نظارت صداوسیما بر فرآیند «موچین» اظهار کرد: قطعاً تلویزیون سختگیرانهتر برخورد میکند، ما در کارمان ناظر کیفی داشتیم و تمام مراحلی که پیگیری میشد تحت نظارت است. فعلاً ۳ قسمت از سریال ما توزیع شده که بیشتر در فضای معرفی کاراکترها بوده است و از اینجا به بعد سریال آغاز میشود و اهدافی را که در نظر داشتیم از این قسمت به بعد رخ میدهد.
تبریزی در توضیح بیشتر یادآور شد: من سریال «آقازاده» را بسیار دوست دارم و خودم دنبالکننده این کار هستم، با این حال ممکن است این سریال هم در قسمتهای ابتدایی به معرفی کاراکترها نیاز داشته باشد و در مجموع قسمتهای اول هر سریالی کمی به معرفی اتفاقات و شخصیتها میپردازد و زمان نیاز دارد تا موتور داستان روشن شود. این زمان گاهی تا حدود هزار دقیقه طول میکشد. سریال «موچین» هم به این زمانبندی نیاز دارد و شاید بیانصافی باشد که با چند قسمت نسبت به یک سریال قضاوت کنیم.
محدودیت خاصی نداشتیم، به هر حال معاونت فضای مجازی صداوسیما میداند برای چه فضایی کار میکند. پخش در تلویزیون فاکتورهایی دارد و سریالی که از معاونت فضای مجازی مجوز میگیرد میتواند فاکتورهای متفاوتی داشته باشد
وی با اشاره به گزارش انتقادی خبرگزاری مهر درباره سریال «موچین» اضافه کرد: تمام هدف ما این بود که فضای مفرحی را برای مخاطبانمان ایجاد کنیم شاید شمای نوعی مخاطب ما نباشید اما تلاش کردیم مردم عادی و مردمی که در خانههای خود نشستهاند به این بهانه سرگرم شوند و از خانههای خود کمتر بیرون روند.
فاکتورهای متفاوت معاونت فضای مجازی با پخش تلویزیونی
کارگردان «موچین» درباره اینکه معاونت فضای مجازی تا چه حد از نظر محتوایی روی سریال نظارت داشت و چقدر سختگیریها مشابه تجربه سریالسازی در شبکههای سیما بود هم گفت: سختگیری و محدودیت خاصی نبود، به هر حال معاونت فضای مجازی صداوسیما میداند برای چه فضایی کار میکند. پخش در تلویزیون فاکتورهایی دارد و سریالی که از معاونت فضای مجازی مجوز میگیرد میتواند فاکتورهای متفاوتی داشته باشد.
وی درباره تفاوتهای ممیزی صداوسیما و وزارت ارشاد عنوان کرد: ممیزیهایی که در پخش شبکههای تلویزیونی داریم با آثاری که در شبکه نمایش خانگی عرضه میشود فرق میکند. با این حال این اولین تجربه من در نمایش خانگی است که مجوز آن را معاونت فضای مجازی تایید کرده است.
تبریزی همچنین درباره هدفش از ساخت سریال «موچین» تصریح کرد: هدف ما این بود که کاری مفرح و شاد داشته باشیم و نوستالژیای از بازیگرانی ایجاد کنیم که یک دهه قبل از این، طنز کار میکردند و همچنان هم کارشان را ادامه میدهند. در وهله دوم سعی ما این بود سریالی برای این شرایط جامعه که مردم به طنز و روحیه شاد نیاز دارند بسازیم.
کارگردان سریالهای «رخنه» و «کیفر» در پایان درباره ترکیب بازیگران «موچین» گفت: بیشتر هدفم این بود که این تیم را که پیش از این در سریالهای طنز دیده شده بودند مجدداً در یک سریال جمعآوری کنم. سریال ما به لحاظ داستانی و هدفگذاری موقعیتی، تفاوت چندانی با سریال «سالهای دور از خانه» نداشت. البته این را هم باید گفت رسیدن به ترکیب فعلی بازیگران «موچین» به ساختار و حتی بودجه کار ما هم برمیگردد. منبع: مهر برچسب ها: ساخت ، سریال خانگی ، موچین
منبع: ناطقان
کلیدواژه: ساخت سریال خانگی موچین معاونت فضای مجازی صداوسیما نمایش خانگی وزارت ارشاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت nateghan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ناطقان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۷۳۱۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پدر، مادر، ما متهمیم ...
وقتی در اتوبوس انسانهایی را میبینی که بعد از دوران پرتلاطم کرونا علیرغم مریضی هنوز با ماسک و دستمال بیگانهاند و با عدم رعایت خود دهها نفر را در این شرایط سخت درگیر بیماری میکنند ، وقتی در کوچه تنگ ، با ماشین کنار میکشی تا ماشین روبرو بدون دردسر عبور کند و در ادامه نگاه طلبکارانه را دشت میکنی، وقتی در جشن چهارشنبهسوری ،به جای آتش بازی و جشن و شادی و استفاده از وسایل امن امروزی با مواد محترقه وحشتناک و خطرناک جشن تاریخی با فوت بیش از ۲۰ نفر و مشکلات بیمارستانی بیش از ۲۰۰۰ نفر را نظاره می کنی ، وقتی در عصر حاضر هنوز بنا به عدم رعایت بدیهیات و اصول اولیه بهداشت فردی باید با بوی نامطبوع و کثیفی بسوزی و بسازی ، وقتی در زندگی امروزی هنوز اصول اولیه آپارتمان نشینی را جانیفتاده میبینی ، وقتی توانایی و درک و فهم مردم از روابط متقابل در تمامی نقشها را در مرز فاجعه رصد میکنی ، وقتی آمارهای فرهنگی ، اجتماعی را به گِل نشسته میبینی ، وقتی ...
چندیست به رفتار و کردار عموم مردم بیشتر حساس و دقیق شدهام و گویی هرچه بیشتر دقیق میشوم عمق دردناک ماجرا بیشتر هویدا میشود.
آنچه میبینم چیزی جز زوال فرهنگی نیست. دیگر کار از معضلات بزرگ فرهنگی گذشته، مشکلات به عدم رعایت سطوح ابتدایی فرهنگ رسیده.هرچند دیدن این زوال در جامعه ایی که کتاب در آن تبدیل به کالای لوکس شود و خرید کتاب فراموش شود و لیست کتاب های پرفروشش هم بنا به محتوای کتاب برق شوقی در چشمت نمی اندازد، جامعه ایی که پرفروش ترین فیلمهایش فیلم های کمدی دم دستی هستند و فیلم های اخلاقی و فرهنگی حوصله دیده شدن نمی یابند ، جامعه ایی که کافه هایش از پاتوق بحث های روشنفکری به پاتوق بازی های مافیایی تغییر جهت داده ، جامعه ایی که از زنگ هنر و فرهنگ در ساختار آموزشی اش چیزی جز اسمی نمادین باقی نمانده ، جامعه ایی که اساتید دانشگاهی که الگوهای جذاب سنین جوانی هستند از تهی سرشار شده و چیزی به تعداد انگشتان دست از آنها باقی نمانده، جامعه ایی که رسانه اش خوراک فرهنگی تزریق نمی کند و بنا به شکاف عمیق کارسازی اش را از دست داده پیش بینی این وضعیت چندان عجیب نبوده و نیست.
قطعا نگاه ایده آل گرایانه ندارم و می دانم در هر جامعه ایی (حتی جوامع پیشرفته فرهنگی) هم فیلم های کمدی و تفریحات سرگرم کننده طرفداران خودش را دارد و همچنین آگاهم که بخشی از این تغییرات حاصل مناسبات و اقتضائات زندگی امروزه است اما صحبت از تناسب و تعادل است. وقتی تناسب و تعادل به کلی برهم خورد و فیلمها و صفحات و تفریحات دم دستی و سطحی فاصله ی کیلومتری با موارد تحلیلی و قابل تامل و فاخر می یابد نتیجه متفاوت و غم انگیز می شود.
آری، در هر جامعهایی حاکمیت و دولت با فرهنگسازی از طریق دو ابزار قدرتمند رسانه و فضای آموزشی که در دستانش است نقش اساسی ایفا می کند و برکمتر کسی پوشیده نیست که فرهنگسازی در وهله اول وظیفه دولت و حاکمیت است تا با ابزارهای قدرتمندش فرهنگ سازی کند و جهت دهد و در ادامه نیز خانواده. اما وقتی در ساختار کلان این هدف را کم رنگ وکارکرد تاثیرگذاری اش را کم رمق می یابی، یا جهت دهی اش را جهت دهی مناسب تحلیل نمیکنی و خانواده را نیز به عنوان بازیگر فعال بعدی، به دلیل حضور در همین بستر اقتصادی فرهنگی در اکثر موارد غیرموثر و پیرو می یابی چه باید کرد؟
آیا باید ایستاد و این سقوط دهشتناک را نظاره کرد ؟ آیا همچون اقتصاد و ... کاری از دستمان برنمی آید؟
نقش افراد (به ویژه بنا به فراگیر شدن فضای مجازی ) در ریز موارد چه می شود؟
در این خصوص شاید نتوان در بُعد کلان کاری کرد و این فرصت بنا به موارد گفته شده در حیطه و توان ما نباشد یا در نگاه بدبینانه تر از دست رفته باشد و فرآیندی جدی تر و قوی تر و متفاوت تر برای احیایش نیاز باشد ، اما در خصوص ریز موارد و خرده فرهنگها نقش افراد کمرنگ نیست
اینکه در رانندگی اینچنینیم، اینکه بدیهیات بهداشتی اولیه را نمی دانیم، اینکه موارد ابتدایی آداب و معاشرت را بلد نیستیم ،اینکه با هنر رابطه نا آشناییم ، پای چیزی بیش از کمکاری دولت و حاکمیت در میان است..
به نظرم برخلاف اقتصاد و سیاست های کلان سیاسی که نمیتوان در بعد فردی چندان کارساز بود، در بحث فرهنگی شاید بتوان تلنگر و جریانی ایجاد کرد. جریانی هرچند کوچک.
شاید در عصری که فضای مجازی محرومیت و محدودیت های دانستن و یادگیری را از بین برده و از طرفی هر صفحه مجازی خودش نقش یک بیلبورد را ایفا می کند ،عضویت در گروههای منتشر کننده مطالب مفید ، خواندن و بازنشر تلنگرهای فرهنگی در فضاهای مجازی مان می تواند خود به خود نقش موثری در بیداری ما و در ادامه، جامعه ایجاد کند. باید از فضای مجازی نه فقط در جهت خرید وسرگرمی و پُرکردن اوقات فراغت که گاها برای دِین فرهنگی مان بهره ببریم.
باید آستین ها را بالا زد، زوال فرهنگی با سرعتی عجیب در حال پیشروی ست . معضلی که تحملش از زوال اقتصادی و سیاسی به مراتب سخت تر است چرا که اگر دلخوشی و تکیه گاه فرهنگی مان هم از دست دهیم، تحمل بار اقتصادی ،سیاسی دیگر غیرممکن خواهد بود.
پس، از آنچه داریم برای آنچه میتوانیم اصلاحش کنیم نهایت استفاده را ببریم.
همرفیق ،همشهری، همکار و هم میهنی عزیز ، حداقل با رعایت موارد اولیه فرهنگی و اضافه کردن چند پیجِ خوب ادبی، روانشناسی ، تحلیلی و اندیشه ایی به صفحات مورد علاقه خود و اضافه کردن عادت مطالعه روزنامه و کتاب خوب چرخه زوال فرهنگی را به سهم خود بشکن و در سال جدید از فضای مجازی ،درکنار استفاده کاری یا پُر کردن اوقات فراغت برای خواندن ، تامل کردن ،تغییر کردن و در ادامه بازنشر مسائل فرهنگی برای استفاده دیگر دوستان بهره ببر . ساده ترین و کمترین کارهایی که بدون هزینه یا با حداقلی ترین هزینه می توانیم انجام دهیم و جای هیچ بهانه جویی در آن نیست.
قصد شعار دهی های کلیشه ایی ندارم اما چاره ایی نیست، تا دیرنشده خانه تکانی فرهنگی کنیم و برای نجات تتمه بارقه های سوسو زننده فرهنگی بکوشیم.
که گر مراد نیابم به قدر وسع بکوشم
به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل
*فعال اجتماعی
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903032